بسیار سفر باید تا پخته شود خامی...

شما قضاوت کنین:/

مراقب امتحان پریشب رفته مراسم احیا با مادر شوهر O__o

امروز اومده سر جلسه امتحان با خواهرش پشت مادر شوهره غیبت میکنه:|

ینی رسما 10 دقیقه فقط یه بند حرف میزد، بچه هام هی اعتراض میکردن انگـــــــــــــــار نه انگار

منم اعصابم خورد شد، با حرررررص تمام با سر خودکار سه بار زدم رو میز ینی بســـــــــــــــه

ای روح لیلة القدر ، حتی مطلع الفجر

شب از چشم تو، آرامش را به وام دارد

و طوفان از خشم تو ، خروش را

کلام تو ، گیاه را بارور می کند

و از نفست گل می روید

چاه، از آن زمان که تو در آن گریستی ،

جوشان است

فتبارک الله، تبارک الله

تبارک الله احسن الخالقین

خجسته باد نام خداوند

که نیکوترین آفریدگان است

و نام تو که نیکوترین آفریدگانی!

حالا مدام از پی نشانی نفس سالم

فنجانهای قهوه را دوره میکنم.

مدام چشم های بیقرارم را 

با بغض و بهانه های باران اشنا میکنم!

مدام جان درمانده ام را

با باور برودت صحت آشتی می دهم.

باید این ساده بداند 

دیگر به خانه خواب و خور راحت باز نخواهد گشت:(

     خب میرسیم قسمت دوم ماجراهای منو دختر عمه:)

یه روز رفته بودیم پیک نیک تاب بسته بودیم نوبتی بازی میکردیم اعتراف میکنم من هرچقدم خشونت به خرج بدم انصافا کارای خیلی خطرناکو انجام نمیدم ولی دختر عمم چرا( کی میگه ماستمن ترشه ). ماجرا از اونجایی شروع شد که من که نشسته بودم و دختر عمه جوون قرار بود هلم بده، تابو برد بالا یه لحظه من متوجه شدم یکم شله گفتم همونجوری نگه دار یکم طنابو سفتش کنم تا یه دستمو ول کردم از طناب یهو از همون بالا هلم داد!!

اینا ورژن های جدید مردم دوستی و حیوان دوستی و هستن که اپدیت میشن:)))

1-اندر احوالات من و دختر عمه !!!

2- خاطرات منو کرم خاکی ها !!!

3- منو دختر عمویی که حتی با اش هم سس میخوره :(

4- خاطرات شیرین تقلبها!!!

5- اندراحوالات منو معاون دوران دبیرستان :||||||||||||

6- ( باید یادم بیاد )

از همین تریبون یه سلامی میکنم به اون آقایونی که تا وقتی میبینن یه خانومی در حال تعلیم رانندگیه از عمد یکاری میکنن اونو بترسونن بعد میان تو صورتش نگا میکنن

هی اقا صدامو داری؟؟ چند وقت بعد منتظرم باش چنان راهتو سد کنم که پشت فرمون اونقد بوق بزنی جونت دراد،اها شبم منتظرم باش نور بالا رو بزنم صاف بیوفته تو چشات کور شی به حول و قوه ی الهی که برا یه نابلد زورتو به رخ میکشی مریض بازی درمیاری. با یک انسان فوق کینه ای طرفی!

منتظرم باش داداچ ☺

امروز میخواستم یه چیزی بار یکیشون کنماااا بابام نذاشت گفت دهن به دهن هر شنبلیله ای نزار احترامشو نگه داشتم ولی دیگه ازین خبرا نیس.

به امید روزی که اسفالت شدنتونو ببینم :)

ای ارحم الراحمین! ای غفار الذنوب ! ای خدای مشرقین و مغربین !

ای که میگفتند شکسته های دلمان که نزد بازار تو بیاید خودت با دل و جان میخریشان. کجایی؟؟

شکسته های قلبم دارد خودم را تکه تکه میکند! نفس هایم همچون طناب داری دست بر گلویم انداخته اند خدا جان! دارند جانم را میدرند!

کاش نجاتم دهی از منجلابی که در آن دست و پا میزنم، خدای تنهایی هایم، خدای خستگی هایم ، خدای  دلتنگی هایم راست بگو، دل کدام بنده ات را شکسته ام که دلم را به بند تازیانه گرفتار کرده ای؟ خدا جانم! نه خوشی خواستم و نه خوشبختی اما نخواستم فرجام زندگی ام،رویاهای شیرینم و دنیای هفت رنگم با مرگ پایان پذیرد!

خدا جان حواست پی کدام مسلمانی است که تکه تکه شدن جگرم را نمیبینی؟؟

سهراب دروغ گفت، حال هیچکداممان خوب نیست! برگرد!

خدایا کاش تنها و تنها خودت بر کاخ قلبم ظهور کنی و من را از غل و زنجیر عقلم نجات دهی که سخت پریشانم.

.

.

.

.

.

پ.ن 1: عنوان ربطی به پست نداره، عاشق هم نشدم :) از این عنوان خوشم میاد فقط :)

پ.ن 2: پست ها از امروز به بعد بیشتر در کانال به روز میشن :) اینجا هم هستیم همچنان :)

t.me/amazingamethyst

پ.ن 3: حس میکنم دارم از مودی بودن رنج میبرم:( یه روز خیلی شاد و پر از هیجان و یه روز هم مثل دیروز یه ساعت پشت سر هم گریه! که خودمم میپرسیدم چی شده؟؟ چخبره؟؟

پ.ن 4: یادم رف چی میخواستم بگم :/ اینو میزارم جاخالی خودتون پر کنین :) .